۱۳۹۲ دی ۱, یکشنبه

دیده شود حال من...

 


نه در خیال خزانم نه در هوای بهار

کنار این آتش
نشسته ام که شبی را به روز آرم و بس
چنان که کنده ی مرده
چنان که هیزم محض .
                     (منصور اوجی)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر