۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۹, سه‌شنبه

فصل ها...

و بهار آمد...


یار مهربان best friends

دلخوشیها کم نیست


کافه کتاب


اتاقی از آن خود


مهمانی چشم و دل


دلاخو کن به تنهایی...


از سر دلتنگی

 


من درمانده به پیش که برم مشکل خویش ؟

شش جهت راه است و منزل ناپدید
دشت هموار است و محمل ناپدید .

چه سازد نیم دل با یک جهان درد ؟

کو جنونی تا برآرم گرد از بنیاد خویش ؟
                                   (صائب)

دیده شود حال من...

زخم زبان

دوایی ندارد
شفا نیز
اگر بر تو روزی فرود آيد این زخم
تو می مانی و کنج تنهایی خویش
و آن پیچ و تابی که بر جانت از درد
و آن تنگنای چه باید ؟
وشبهای بی صبح.
که این زخم
نه از نیش ماراست و عقرب
نه از نیش -دندان سگ/گرگ
که این زخم، زخم زبان است و ناسور ،بر گرده روح !
                                               (منصور اوجی)

پست بی نام

اونقدر حالم خرابه که حتی حوصله خودمم رو ندارم دلم می خواد برم  برم یه جای دور هرجایی که اینجا نباشه..................


۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۸, دوشنبه

فصل ها...

و بهار آمد...


یار مهربان best friends




کافه کتاب


دلخوشیها کم نیست


اتاقی از آن خود


مهمانی چشم و دل


رقصی چنین...


درختها trees




خونه مادر بزرگه


آلبوم دیروز

anne margret
 آن مارگرت اولسون آوریل 1941در سوید به دنیا آمد.او هنرپیشه خواننده و رقاص بسیار ماهریست وبا بازی در فیلمهای خداحافظ پرنده های کوچولو/زنده باد لاس وگاس/بچه ی سین سیناتنی و تامی بسیار معروف شد تا مدتها با الویس پریسلی روی صحنه می خواند و می رقصید  وسالهاست که در سریالهای تلویزیونی بازی می کند .او چندین بار جایزه گرمی و گلدن کلوب را برده و نامزد جایزه اسکاربوده و آلبومهای او بارها رکورد فروش را شکسته،یک بار ازدواج کرد ولی بچه ندارد.ودر حال حاضر هفتادو چهار سال دارد .این هم به خاطر خواهر که ظاهرا این قسمت رو دوست داره.

.