آوازهایی در راه
کلمات تارند
معانی تاتار
اما من از پی پود بودن یا نبودن نبوده ام
هرچه به ذهن تو آمد شعر است
هرچه به زبان من اما...وحی غریب
هی می روم
تارا در غبار و ماه در پیاله آب
شاید اشاره ایی،آوازی،حرفی ساده یا سکوتی سرشار
چه می دانم میان یافتن و دریافتن فاصله یی ست...
(سید علی صالحی)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر