از آخر ای شهریور که دنبال خونه می گشتم تا به امروز از حال روزگار وبلاگم بی خبر بودم حتی فرصت این که بهش سری بزنم رو نداشتم یک فصل رو دنبال خونه گشتم و بعد هم اسباب کشی و جا افتادن وهزار کار کوچک و بزرگ/این صفحه برای من حالت یک جور استراحت وایجاد آرامش داره تنها وقتی که برای خودم هستم /گشتن و پیدا کردن عکس که به موضوعاتم بخوره وچند ساعتی دور از همه مسائل کمی آرومم می کنه/یک فصل زیبا و دوست داشتنی رو از دست دادم پائیز زیبا رو اگر زنده ماندم شاید پائیز دیگر تا چه پیش آید/امروز اولین روز زمستانه وتصمیم دارم دوباره کارو شروع کنم گرچه هنوز پس لرزه های خونه پیدا کردن در پس ذهنم آزارم میده ولی می خوام تموم شه باید زندگی کرد حتی اگر برای دو ساعت یا دو روز یا.....................
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر