وبلاگ 55
۱۳۹۳ فروردین ۷, پنجشنبه
از سر دلتنگی
مرغ بی بال و پری را می کند بی آشیان
هرکه می آرد برون از کنج تنهایی مرا .
پایهایم خسته،راهم دور،انبانم تهی
کاشکی یک گردبادم تا دم گردون کشد .
پا به زنجیر خود از اشک چو شمع است تنم
تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم .
(صائب)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر