دیروز طی پرسه زدن در اینترنت باز هم به عکسهایی برخوردم که منو برد به لحظه هایی که دیگر تکرار نمی شود.ژورنال بوردا /انتخابها/اندازه گیریها و دست اخر مامان که باید الگو در میآورد و می دوخت و چقدر غر می زدیم و حالا می فهمم چقدربد بودیم چون هرگز...مامان برای همه چیز ازت متشکرم گرچه خیلی دیره....
وای خدا جون من این بوردا رو تو بورداهای مامان دیده بودم
پاسخحذفروحش شاد
دست تو هم درد نکنه که این خاطره های قشنگ هر چند غم انگیز و به یادم میاری حال و هوام عوض میشه .میرم تو خیابون سمنگان بقالی آقای امید /پیلاشکی/بهرام و............
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخحذف