۱۳۹۴ اردیبهشت ۲, چهارشنبه

همیشه هستی

دیروز طی پرسه زدن در اینترنت باز هم به عکسهایی برخوردم که منو برد به لحظه هایی که دیگر تکرار نمی شود.ژورنال بوردا /انتخابها/اندازه گیریها و دست اخر مامان که باید الگو در میآورد و می دوخت و چقدر غر می زدیم و حالا می فهمم چقدربد بودیم چون هرگز...مامان برای همه چیز ازت متشکرم گرچه خیلی دیره....


۲ نظر:

  1. وای خدا جون من این بوردا رو تو بورداهای مامان دیده بودم
    روحش شاد
    دست تو هم درد نکنه که این خاطره های قشنگ هر چند غم انگیز و به یادم میاری حال و هوام عوض میشه .میرم تو خیابون سمنگان بقالی آقای امید /پیلاشکی/بهرام و............

    پاسخحذف
  2. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    پاسخحذف