عروسک قصه ی من گهواره خوابت کجاس؟
قصر قشنگ کاغذی پولک آفتابت کجاس؟
آینه طوطی منو سنگ کدوم کینه شکست؟
عروسک قصه ی من
زخم شکست با تنت
بمیرم ای شکسته دل
چه بی صداس شکستنت
صدای عشق من و تو که تلخ و گریه آوره
تو این سکوت قصه یی شاید صدای آخره
بعد از من و تو عاشقی شاید به قصه ها بره
شاید با مرگ من وتو عاشقی از دنیا بره
عروسک قصه ی من سوختن من ساختنمه
تو این قمار بی غرور بردن من باختنمه
عروسک قصه ی من شکستنت فال من
این سایه ی همیشگی مرگ که دنبال منه
جفتای عاشق ببین از پل آبی میگذرن
عروسک قلبشون به جشن بوسه می برن
اما برای من و تو اون لحظه آبی کجاس
عروسک قصه ی من پس شب آفتابی کجاس؟
(جنتی عطایی)(داریوش)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر