۱۳۹۷ آذر ۳, شنبه

آن روزها- یک ترانه

عروسک قصه ی من گهواره خوابت کجاس؟
قصر قشنگ کاغذی پولک آفتابت کجاس؟
بال پر نقره یی کفتر عشقم کی بست؟
آینه طوطی منو سنگ کدوم کینه شکست؟
عروسک قصه ی من
زخم شکست با تنت
بمیرم ای شکسته دل
چه بی صداس شکستنت
صدای عشق من و تو که تلخ و گریه آوره
تو این سکوت قصه یی شاید صدای آخره
بعد از من و تو عاشقی شاید به قصه ها بره
شاید با مرگ من وتو  عاشقی از دنیا بره
عروسک قصه ی من سوختن من ساختنمه
تو این قمار بی غرور بردن من باختنمه
عروسک قصه ی من شکستنت فال من
این سایه ی همیشگی مرگ که دنبال منه
جفتای عاشق ببین از پل آبی میگذرن
عروسک قلبشون به جشن بوسه می برن
اما برای من و تو اون لحظه آبی کجاس
عروسک قصه ی من پس شب آفتابی کجاس؟

           (جنتی عطایی)(داریوش)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر