تنها به تنهایی تو می اندیشم
کاش می آمدی روبروی روزی از روزگار ما ،
کاش می آمدی به باد می گفتی یک دقیقه آرام بگیر،
کنارپرچین خانه ی ما گلی گمنام
بعد چهارده بهار هنوز خواب همان پاییز کجمریز را میبیند.
آیا سزاوار نبود همه ی ما شبیه ترانه هایمان می زیستیم؟!
( سید علی صالحی)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر