۱۳۹۴ فروردین ۳۰, یکشنبه

آن روزها- یک ترانه

دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر کجاست گهواره من
همون گهواره ای که خاطرم نیست 
همون امنیت حقیقی و راست
همون جایی که شاهزاده قصه
همیشه دختر فقیرومی خواست
همون شهری که قد خود من بود 
از این دنیا ولی خیلی بزرگتر
نه جای سایه بود نه وحشت خواب 
نه من گم می شدم نه یه کبوتر
دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر کجاست گهواره من
نگو بزرگ شدی نگو که سخته
نگو گریه دیگه به من نمیاد
بیا منو ببر نوازشم کن 
دلم آغوش بی دغدغه می خواد.........
                                              (گوگوش)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر