وبلاگ 55
۱۳۹۵ آبان ۲۹, شنبه
از سر دلتنگی
آنی تو
آن کنایه مرموز
که در نهفت عشق روان است
دانستن اش ضرور
و گفتن اش محال !
تو...، آنی تو
از ما گذشت
باید به ابر بیاموزیم
تا از عطش گیاه نمیرد
باید به قفل ها بسپاریم
با بوسه ای گشوده شوند
بی رخصت کلید .
(نصرت رحمانی)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر