بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
داغ تو دارد این ذلم جای دگر نمی شود
دلم اگر به دست تو به نیزه ای نشان شود
برای زخم نیزه ات سینه سپر نمی شود
صبوری و تحمل ات همیشه پشت شیشه ها
پنجره جز به بغض تو ابری و تر نمی شود
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
داغ تو دارد این دلن جای دگر نمی شود.
(شهیار قنبری)(داریوش)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر