۱۳۹۷ بهمن ۹, سه‌شنبه

آن روزها- یک ترانه



جای آن دارد که چندی
 همره صحرا بگیرم
سنگ خارا را گواه این 
دل شیدا بگیرم
مو به مو دارم سخنها
نکته ها از انجمنها
بشنو ای سنگ بیابان
بشنوید ای باد و باران
با شما همرازم اکنون
با شما دمسازم اکنون
شمع خود سوزی چو من
در میان انجمن
گاهی اگر آهی کشد دلها بسوزد
یک چنین آتش به جان
مصلحت باشد همان
با عشق خود تنها شود تنها بسوزد
من یکی مجنون دیگر
در پی لیلای خویشم
عاشق این شور و حال
عشق بی پروای خویشم
تا به سویش ره سپارم
سر ز مستی بر ندارم
من پریشانحال و دلخوش
با همین دنیای خویشم

       (معینی کرمانشاهی)(مرضیه)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر