آنچه می جویی تویی و آنچه می خواهی تویی
پس ز تو تا آنچه گم کردی ره بسیار نیست*
گفت مرا خوانده ای لیک نه از جان ودل
هر که ز جانم نخواند هیچ جوابی نیافت*
گر عاشقی بر آور از جان دم اناالحق
زیرا که جای عاشق جز دار می نبینم*
برباد مده مرا که ناگه در تو رسد آه اتشینم*
سر رشته ی دل زدست دادیم*
(عطار)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر