آه...
سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من ،
آسمانیست که آویختن پرده ای آن را از من میگیرد
سهم من پایین رفتن از پله ی متروکست
وبه چیزی در پوسیدگی وغربت واصل گشتن
سهم من گردش خون آلودی در باغ خاطره هاست
ودر اندوه صدایی جان دادن که به من میگوید :
دستهایت را
دوست میدارم .
(فروغ)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر