۱۳۹۵ آبان ۲۳, یکشنبه

آن روزها-یک ترانه

من و از پشت دیوار صدا می کردی ، نگو نه
یه جور خوبی به من نیگا می کردی ، نگو نه
جای پای ما دو تا از تو کوچه پاک نمی شد
کوچه رو از اسممون سیا می کردی ، نگو نه
چه روزایی چه روزای خوبی داشتیم
کاش اونارو تو کوچه جا نمی ذاشتیم

تو همون کوچه نه جای پای تو مونده نه من
بچه ها می خوان که مثل ما عروس دوماد بشن
اما من دوست ندارم عروسی شون سر بگیره
چون نمی خوام مثل من وقتی بزرگ شدن بگن

چه روزایی چه روزای خوبی داشتیم 
کاش اونارو تو کوچخ جا نمی ذاشتیم

         (شهیار قنبری)(رامش)


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر