وبلاگ 55
۱۳۹۷ دی ۲۳, یکشنبه
از سر دلتنگی
شبها که می چرخد نسیمی گیج
در آسمان کوته لتنگ
شبها که می پیچد مهی خونین
در کوچه های آبی رگها
شبها که تنهاییم
با رعشه های روحمان تنها
در ضربه های نبض می جوشد
احساس هستی ، هستی بیمار...
(فروغ)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر