۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۹, دوشنبه

کلمات words


سوزان گفت :(از لای شکاف پرچین دیدم که بوسیدش .دیدمشان؛ جینی و لوئیس همدیگر را بوسیدند .حالا غصه ام را توی دستمال جیبی ام می پیچم .دستمال گرد و گلوله می شود . پیش از درس تنهایی می روم توی بیشه راش . پشت میزم نمی نشینم جمع و تفریق کنم . پهلوی جینی و لوئیس نمی نشینم . تشویشم را می برم روی ریشه زیر درخت های راش می گذارم.امتحانش می کنم و بین انگشت هایم می گیرمش .پیدایم نمی کنند . فندق می خورم و لای خار بن ها دنبال تخم پرنده ها می گردم و موهایم ژولیده می شود ،پای پرچین ها می خوابم و آب گودال ها را می نوشم و همان جا می میرم.)

کتاب موج ها   ترجمه مهدی غبرایی  اثر ویرجینیا وولف  viginia  woolf  1882-1941

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر