۱۳۹۲ شهریور ۱۱, دوشنبه

کلمات words

رادیو جویبار کوچکی بود که همه چیز با آن شروع شد.بعد ابزارهای فنی دیگری برای تولید وتکثیر و تقویت صدا از راه رسید ، وآن جویبار به رودخانه ای عظیم بدل شد .اگر در گذشته مردم از سرعشق به موسیقی گوش می دادند امروز موسیقی همه جا نعره می کشد و مدام بدون توجه به این که دلمان می خواهد آن را بشنویم یا نه ،از بلندگوها ؛اتومبیل ها ، رستورانها ،اتاقهای انتظار ،سالنهای ورزش و گوشیهای واکمن نعره می کشد ، موسیقی بازنویسی شده ، دوباره ساز بندی شده ، تلخیص شده و طولانی شده ، گوشه هایی از موسیقی راک ، جاز،اپرا ،انبوهی از همه چیز را چنان درهم آمیخته اند که دیگر نمی دانیم سازنده اش کیست(موسیقیی که به صدا تبدیل شده بی امضا و بی صاحب است) و آغاز و پایانش را نمی توانیم تشخیص بدهیم(موسیقیی که به صدا تبدیل شده قالب ندارد)موسیقی گندابه ای که موسیقی در آن دارد می میرد.



می ترسد خوابش نبرد پیشتر یک قرص خواب آور خورد چرت زد و نیمه شب بیدار شد دو قرص دیگر خورد بعد ازسر نومیدی با نگرانی رادیوی کوچک کنار بالشش را روشن کرد می خواهد دوباره خوابش ببرد و می خواهد صدایی انسانی ،گفتگویی را بشنود که فکرش را مشغول کند به مکان دیگری ببردش ،آرامش کند و بخواباندش ؛ایستگاهها را عوض می کند اما از همه جا فقط موسیقی پخش می شود. موسیقی گندابه ، گوشه هایی از راک ، جاز و اپرا و این دنیایی است که در آن با هیچ کس نمی تواند حرف بزند چون همه دارند آواز می خوانند و هوار می کشند دنیایی است که در آن هیچ کس با او حرف نمی زند چون همه دارند بالا و پایین می پرند و می رقصند.

          (کتاب بی خبری ترجمه فروغ پوریاوری) میلان کوندرا  milan kundera
                                                                                     1929

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر