آفتاببست بر سر دیوار*
خواجوی شیرازی
باطنش همچوپشت آینه بود
ظاهر هر که صاف تر دیدم*
کلیم کاشانی
آه ، که خورشید بر آمد بلند
تافت به هر ذره جز این دردمند*
شاه داعی
عزیزان ما گرفتار دو دردیم
یکی بد نقشی و دیگر که فردیم*
باباطاهر
بود جهان جهان فریب
در پی جان مضطرب
آمدن و گذشتن و رفتن و ایستادنش*
وحشی باقفی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر