غرض از حیات آن است که آدمی از راه خوشبخت ساختن دیگران بر خوشبختی خود بیفزاید،مرد حکیم برای خود چیزی آرزو نمی کند مگر آنکه آن را برای همنوعان خود نیز آرزو کند.
به اندک خرسند باش، نفرت را با محبت تلافی کن، سرنوشت را با شجاعت وتبسم پذیرا شو، از داشتن روابط نیکو و دوستانه با همه جهانیان شادمانه باش.
به یاد داشته باش که زندگی تو و زندگی همسایه ات هر چند ممکن است به نظرت ناچیز آیند،اما در بافتن دور نمای زندگی
جهانی تارهای لازمی هستند.
اگر دنیا برای تو آفریده نشده باشد ، دست کم برای دنیا آفریده شده است.
توصفحه ی مهمی از کتاب زندگی هستی،
اگر تو نمی بودی کتاب ناقص بود.
باروخ اسپینوزا 1677-1632
baruch spinoza
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر